پازوکی: کشور گران اداره میشود/ ضرورت متناسب بودن نرخ سود بانکی با نرخ تورم
وضعیت نرخ سود بانکی به عنوان یکی از ابزارهای نظام پولی بر متغیرهای دیگر اقتصادی اثرگذاشته یا از آنها اثر می پذیرد. از این رو کاهش نرخ سود بانکی باید متناسب با متغیرهای اقتصادی باشد.
طرح کاهش نرخ سود بانکی و رسیدن آن به 15 درصد در شرایطی میتواند نتایج مثبتی داشته باشد که نرخ اعطای تسهیلات نیز به همان نسبت کاهش یابد تا بانکها بتوانند در شرایطی قرار بگیرند که جوابگوی واحدهای تولیدی باشند.
به گزرش اقتصاد آنلاین به نقل از ایرنا، در زمینه کاهش نرخ سود بانکی و آثار و تبعات آن، «مهدی پازوکی» اقتصاددان گفت: نرخ سودبانکی باید برابر با نرخ تورم به اضافه یک تا 2 درصد باشد. اگر از مکانیسم های کارشناسی و علم اقتصاد برای تعیین نرخ سود بانکی استفاده کنیم قطعا موفق خواهیم شد.
پازوکی تصریح کرد: ما کشور را گران اداره می کنیم به دلیل این که با پدیده ها کارشناسانه برخورد نمی کنیم. چرا در نروژ که کشوری نفتی است، نرخ سود زیر یک درصد است. در این کشور صندوق ذخیره ارزی حدود 1000 میلیارد دلار پول دارد.
در ادامه متن کامل گفت وگو با پازوکی آمده است:
** یکی از ابزارهای نظام پولی، کاهش نرخ سود بانکی است. در این زمینه دیدگاه های متفاوتی مطرح شده است. نرخ سود بانکی در 15 درصد متوقف شد ، ارزیابی جنابعالی در زمینه مخاطرات و فواید کاهش نرخ سود بانکی چیست؟
یکی از مشکلاتی که اقتصاد ایران در سال های اخیر داشته و بر خلاف سیستم بانکی کشورهای توسعه یافته، ربوی بودن سیستم بانکی است. این سیستم ربوی حتی بودجه دولت را به این سمت سوق داده است. برای نمونه اوراق مشارکت با نرخ سود 18 درصد چاپ می شود، در حالی که پروژه هایی که به بهره برداری می رسند نه تنها سودی ندارد بلکه زیان هم دارد. در این میان نکته جالب این است که سود از بودجه عمومی دولت داده می شود و همین مساله به بی انضباطی اقتصادی می انجامد.
معتقدم که نرخ سودبانکی باید برابر با نرخ تورم به اضافه یک تا 2 درصد باشد. در کشوری مانند ژاپن نرخ بهره حدود صفر درصد است. شما چه یک دلار و چه یک میلیون دلار پول را در اختیار سیستم بانکی قرار دهید، مبلغی حدود500 ین ژاپن از شما پول می گیرند؛ همچنین زمانی که می خواهید پول خود را دریافت کنید نیز باید 1000ین بپردازید. در واقع از خدمات بانکی کارمزد گرفته می شود.
** به نظر شما تا چه اندازه ای از کارمزدهای بانکی در نظام پولی ایران استفاده شده است؟
در ایران متاسفانه کارمزد بانکی در حد صفر است. در بسیاری موارد بانک ها اصلا کارمزد نمی گیرند و وام هایی با سودهای بالا می دهند. بر این اساس تسهیلاتی را با نرخ های سود بالا در اختیار گیرندگان وام قرار می دهند. ما اقتصاد را بر مبانی علمی و شرعی اداره نمی کنیم. اوراق مشارکتی که برای پروژه ها استفاده می شود معلوم نیست سودش به کدام پروژه می رود.
ما کشور را گران اداره می کنیم به دلیل این که با پدیده ها کارشناسانه برخورد نمی کنیم. چرا در نروژ که کشوری نفتی است، نرخ سود زیر یک درصد است. در این کشور صندوق ذخیره ارزی حدود 1000 میلیارد دلار پول دارد. بنابر این نفت باعث مشکلات اقتصادی ما نیست.
**به نظر شما میانگین سود بانکی براساس نرخ تورم باید چه میزان باشد. همچنین آیا تعیین نرخ سود بانکی را می توان به صورت دستورالعملی اجرایی کرد؟
سود بانکی باید متناسب با تورم و حداکثر 2 درصد بیشتر از نرخ تورم باشد. در گزارش بانک مرکزی نرخ تورم حدود 10 درصد است، بر این اساس باید نرخ سود بانکی حداکثر 12 درصد باشد. پس نباید سود بانکی 22 درصد باشد. یکی از معضلات این بود که طی سال های اخیر موسساتی با پرداخت وام هایی با نرخ سود بالا وارد عرصه بانکی شدند.
بنده معتقدم که نرخ سود بانکی باید در بازار پول به وسیله عرضه و تقاضا تعیین شود. بر این اساس با نرخ دستوری کاملا مخالفم و معتقدم نمی تواند چندان مفید به فایده واقع شود. ما اگر از مکانیسم های کارشناسی و علم اقتصاد برای تعیین نرخ سود بانکی استفاده کنیم قطعا موفق خواهیم شد اما اگر دولت به صورت دستوری نرخ سود را تعیین کند همین بلبشوی بازار بوجود می آید. در شرایط فعلی نرخ سود بانکی بالا است و این نرخ سود باید با اصلاح ساختار و نظام بانکی و سیستم پولی کاهش پیدا کند. برای نمونه تولید ناخالص داخلی ما 10 درصد ژاپن است. در حالی که ژاپن 10 برابر ما تولید ناخالص داخلی دارد، نرخ سود بانکی این کشور در حد صفر است.
** از نگاه شما کاهش نرخ سود بانکی چه تاثیری بر رونق تولید و افزایش صادرات دارد. آیا می توان بخشی از مشکلات تولید کنندگان را با کاهش نرخ سود بانکی رفع کرد؟
سود بانکی در واقع نرخ تنزیل پول است. اگر زمانی نرخ سود افزایش پیدا کند، هزینه تسهیلات نیز بالا می رود یعنی برای تولید کننده وقتی نرخ سود بالا می رود هزینه به دست آوردن پول نیز افزایش پیدا می کند. در نتیجه هزینه تولیده کننده با بخشی از هزینه های تولید بالا می رود، زیرا باید بخشی را بابت سود و نرخ سود بدهد. بنابر این اگر ما بتوانیم سود را متعادل کرده و کاهش دهیم قطعا هزینه تولید کاهش پیدا می کند.
براین اساس یکی از دلایل این که پول ها در بخش تولید نمی آید اما در بخش دلالی و واسطه گری وارد می شود به جهت این است که تولید مشکلاتی چون مالیات، بیمه و غیره دارد. مشکلی که در اقتصاد ایران وجود دارد این است که پس انداز به سرمایه گذاری تبدیل نمی شود. دلیل آن نیز به هزینه بالای تولید بازمی گردد.
** به باور کارشناسان کاهش نرخ سود بانکی رابطه ای مستقیم با نرخ سود تسهیلات دارد، از این رو با کاهش نرخ سود بانکی، نرخ تسهیلات نیز باید کاهش پیدا کند. این مساله به افزایش نرخ تورم می انجامد، به نظر شما چه سازوکاری را می توان برای کاهش نرخ سود بانکی در نظر گرفت که منجر به انبساط پولی و افزایش تورم نشود. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
اگر ما انضباط اقتصادی را به اقتصاد ایران برگردانیم این مشکلی که شما اشاره کردید، اتفاق نخواهد افتاد. بر این اساس باید سه نوع انضباط اقتصادی را در نظر داشتنه باشیم؛ نخست انضباط پولی است که باید در سیستم بانکی به وسیله بانک مرکزی و سیستم بانکی اتفاق بیفتاد . دوم انضباط مالی است که باید در سند بودجه دولت در نظر گرفته شود. سومی نیز انضباط اداری است. بنابر این اگر انضباط پولی، مالی و اداری در سیستم اتفاق بیافتاد، نتیجه اش انضباط اقتصادی می شود.
** برخی معتقدند که وضعیت نرخ سود بانکی بر بخش مسکن تاثیر دارد، ارزیابی شما در این زمینه چیست؟
پازوکی: نرخ سود بانکی بر سایر متغیرهای اقتصادی اثر می گذارد. زمانی که نرخ سود بانکی افزایش پیدا می کند، فردی که می خواهد مسکن بخرد هزینه اش افزایش پیدا می کند. بر این اساس نرخ سود بانکی بر بخش مسکن اثرگذاری دارد.
** چگونه می توان با کاهش نرخ سود بانکی، آسیب پذیری اقتصاد را کاهش داد. آیا این مساله ریشه های فکری و زمینه های تاریخی دارد؟
مشکل این است که نگاه ما به جهان یک نگاه قدیمی است. ما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که در شرایط فعلی هدف مخالفان ایران نگه داشتن کشور ما در فقر و انزوای بین المللی است. روش کار مخالفان ایران هم جلوگیری از سرمایه گذاری در اقتصاد ایران است. باید این مساله رادر نظر داشته باشیم که جهان مدرن را اندیشه های مدرن می سازند نه ابزارهای مدرن. از این رو با مدیریت سنتی دوران پیش از انقلاب صنعتی نمی توان یک جامعه مدرن و صنعتی را اداره کرد.
بنابر این در شرایط فعلی اگر ما با مشکلات اقتصادی برخورد علمی کنیم قطعا می توانیم به پیشرفت و توسعه دست پیدا می کنیم. اما با دیدگاه های سنتی امکان ندارد که بتوانیم در جهان عرض اندام کنیم. برای نمونه کشور سنگاپور که از شهر تهران کوچکتر است در سال 2016 میلادی به تنهایی 65 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی جذب کرده در حالی که ایران در سال 2015 حدود 874 میلیون دلار سرمایه گذاری خارجی جذب کرده است.