هزینه های نمایندگی معمولاً در پی ناکارآمدی های اصلی، نارضایتی ها و اختلالاتی مانند تضاد منافع بین سهامداران و مدیران ایجاد می شوند. پرداخت هزینه نمایندگی به عهده کارفرما می باشد.
نکات کلیدی
ناکارآمدی های اصلی، نارضایتی ها و اختلالات در ایجاد هزینه های نمایندگی نقش دارند.
هزینه های نمایندگی که شامل کارمزدهای مربوط به مدیریت نیازهای طرفین متعارض می شوند، ریسک نمایندگی نامیده می شوند.
بین مدیران یک شرکت (نمایندگان) و سهامداران آن (کارفرمایان) رابطه کارفرما و کارگزار وجود دارد.
آشنایی با هزینه نمایندگی
هزینه های نمایندگی زمانی رخ می دهد که منافع مدیران اجرایی یک شرکت با سهامداران آن در تضاد باشد. ممکن است سهامداران شرکت بخواهند که مدیران شرکت را به روشی خاص اداره کنند که ارزش سهام آنها را افزایش می دهد.
در مقابل، ممکن است مدیران به دنبال رشد شرکت به روشهای دیگری باشند که ممکن است در تضاد با منافع سهامداران قرار داشته باشد. در نتیجه، سهامداران هزینه های نمایندگی را تجربه خواهند کرد.
در سال 1932، اقتصاددانان آمریکایی گاردینر کویت مینز و آدولف آگوستوس برل حکمرانی شرکتی را در قالب اصل «کارفرما» و «کارگزار» و به کارگیری این اصول در جهت توسعه شرکت های بزرگی که منافع مدیران آنها متفاوت از منافع مالکان آنها است مورد بحث قرار دادند.
رابطه کارفرما و کارگزار
پویایی طرف مقابل رابطه کارفرما-کارگزار نامیده میشود که در درجه اول به روابط بین سهامداران و مدیران شرکت اشاره دارد. در این مورد، سهامداران کافرما هستند و مدیران به عنوان نماینده عمل می کنند.
با این حال، رابطه کارفرما-کارگزار ممکن است به جفت های دیگری از طرف های متصل بهم با ویژگی های قدرت مشابه نیز اشاره داشته باشد. برای مثال، رابطه بین سیاستمداران (کارگزاران) و رای دهندگان (کارفرمایان) ممکن است منجر به هزینه های نمایندگی شود. اگر سیاستمداران در حین شرکت در انتخابات وعده انجام اقدامات قانونی خاصی را بدهند و پس از انتخاب شدن به این وعده ها عمل نکنند، رای دهندگان هزینه های نمایندگی را تجربه می کنند. نسخه تعمیمیافته پویایی کارفرما- کارگزار که به «مشکلات کارفرمایان متعدد» معروف است حالتی را توصیف می کند که در آن یک شخص به نمایندگی از گروهی از افراد دیگر عمل می کند.
نگاهی دقیق تر به هزینه های نمایندگی
هزینه های نمایندگی همچنین شامل هر گونه کارمزد مرتبط با مدیریت نیازهای طرف های متعارض، در طی فرآیند ارزیابی و حل و فصل اختلافات میشود. این هزینه به عنوان ریسک نمایندگی نیز شناخته می شود. هزینه های نمایندگی جزئی از هزینههای ضروری هر سازمانی هستند که در آن کارفرمایان، قدرت مستقل کاملی را در دست ندارند.
اگر کارفرمایان نتوانند به گونهای عمل کنند که به نفع نمایندگانی باشد که در زیر دست آنها مشغول به کار هستند ، در نهایت ممکن است هزینه های نمایندگی سودآوری آنها را به شکل منفی تحت تاثیر قرار دهند. این هزینهها همچنین به مشوقهای اقتصادی مانند پاداش عملکرد، قراردادهای اختیار خرید سهام و سایر مشوقهایی اشاره دارد که نمایندگان را تشویق میکنند تا وظایف خود را به درستی انجام دهند. هدف این نماینده کمک پیشرفت شرکت و از این طریق منافع همه گروههای ذینفع را همسو میسازد.
سهامداران ناراضی
سهامدارانی که با جهت گیری مدیران مخالف هستند، ممکن است تمایل کمتری به نگهداری بلندمدت سهام شرکت داشته باشند. همچنین، اگر یک اقدام خاص باعث شود که تعداد کافی از سهامداران سهام خود را به فروش برساند، ممکن است فروش انبوه سهام اتفاق بیفتد و منجر به کاهش قیمت سهام شود. در نتیجه، شرکتها سودرسانی برای سهامداران و بهبود وضعیت مالی شرکت برای شرکتها منفعت مالی دارد، زیرا عدم انجام این کار میتواند منجر به کاهش قیمت سهام شود.
علاوه بر این، پاکسازی قابل توجه سهام ممکن است سرمایه گذاران بالقوه جدید را از اتخاذ موقعیت معاملاتی در سهام شرکت منصرف کند که در نتیجه واکنش زنجیره ای خاصی را ایجاد میکند که می تواند قیمت سهام را حتی بیشتر کاهش دهد.
در مواردی که سهامداران از اقدامات مدیران ارشد یک شرکت به شدت مضطرب شوند، ممکن است تلاش کنند تا اعضای دیگری را برای هیئت مدیره شرکت انتخاب کنند. اگر سهامداران به انتصاب اعضای جدید هیئت مدیره رأی دهند، ممکن است مدیران فعلی از سمت خود برکنار شود. این اقدام تکاندهنده نه تنها ممکن است هزینه های مالی قابل توجهی را به شرکت تحمیل کند، بلکه می تواند منجر به صرف زمان و منابع ذهنی شود.
چنین تحولاتی همچنین باعث مشکلات اداری ناخوشایند و گزاف می شوند که از ویژگیهای ذاتی در تنظیم مجدد قدرت در زنجیره بالایی آن هستند.
مثالی واقعی از هزینه های نمایندگی
برخی از بدنام ترین نمونه های مخاطرات نمایندگی در جریان رسوایی های مالی رخ می دهند، مانند ورشکستگی انرون در سال 2001. همانطور که در این مقاله از تارنمای SmallBusiness.chron.com گزارش شده است، هیئت مدیره و مسئولان ارشد شرکت به دلیل اطلاعات تقلبی حسابداری که به طور مصنوعی ارزش سهام شرکت را افزایش میداد سهام خود را با قیمت های بالاتر فروختند. در نتیجه، زمانی که قیمت سهام انرون کاهش یافت، سهامداران پول قابل توجهی را از دست دادند.
به گفته مجله حسابداری، به سادهترین شکل ممکن میتوان گفت ورشکستگی انرون به دلیل «طمع فردی و جمعی که در فضایی مملو از سرخوشی بازار و غرور شرکتی به وجود آمده بود» روی داد.